به نحوی که ریاست محترم جمهوری را به واکنش متقابل و گله و انتقاد از کسانی که استراحت و فراغت و تجدید قوای روحی و جسمی کارکنان دولت و ملت را برنمیتابند واداشت.
این کنش و واکنشها و نقد و نظرها موجب شد تا بار دیگر مسأله افزایش تعطیلات در ایران در مقایسه با سایر کشورها به مسأله روز تبدیل شود. به همین مناسبت دکتر علی فتوت عضو هیأت علمی دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف که هم اکنون مدیرعامل یک شرکت تحقیقاتی است در مقالهای موضوع را مورد بررسی قرار داده است.
در سده اخیر که دنیا از حالت شهرها و قصبات دور از هم و با فرهنگ و عادات اجتماعی متفاوت هر روز بیشتر به یک مجموعه به هم پیوسته تبدیل شده فعالیتهای بشری در همه شئون دستخوش تغییر گردیده است.
اگر 300 سال قبل با دزدی و قاچاق انسان و بردهداری یکی از زمینههای ثروتاندوزی و افزایش قدرت در قاره آمریکا فراهم شد و اگر کشورهای استعمارگر در همین دوره با حضور فیزیکی در قاره سیاه و یا جنوب آسیا و خاور دور تعادل ثروت جهانی را به نفع خود بر هم زدند، امروز در این جهان با اقتصاد به هم پیوسته، ثروتها به تدریج و به صورت غیرمحسوس از کشوری به کشورهای دیگر منتقل میشود.
در این عرصه کشورهایی که این تبادل جهانی را بهتر بفهمند و با هوشمندی، حکمت و مصلحت و حفظ و احترام به دستاوردهای دینی، فرهنگی و تاریخی خود را با این شرایط وفق دهند بهترین شرایط را برای ملت خود فراهم میکنند.
در بسیاری مواقع یک موضوع میتواند مورد توافق اکثر دولتمردان و نمایندگان ملت و خود مردم باشد ولی رودربایستیها و تعارفات سیاسی مانع از عملیاتی شدن راه حلها میشوند. مسأله تعطیلات رسمی و غیررسمی در هر کشوری رابطه مستقیم با میزان تولید اقتصادی و بهرهوری دارد.
در کشور ما در طول سال بدون احتساب روزهای ماه مبارک رمضان که در آن بهرهوری اندکی کاهش مییابد، 33 روز (شامل 13 روز نوروز) تعطیلی وجود دارد. این عدد 3 برابر تعطیلی سایر کشورهاست. در مدارس ما حضور دانشآموزان در سر کلاس در 9 ماهه سال تحصیلی به 175 الی 180 روز کاهش یافته است که تازه در آن تعطیلیهای بدون جهت به بهانه امتحانات لحاظ نشده است. متأسفانه پدیدههای نوظهور دیگری مانند آلودگی هوا نیز به تعطیلی مدارس اضافه گردیده است.
از این بدتر ارتباطات جهانی ماست که از پنجشنبه ظهر تا دوشنبه به واسطه تعطیلی آخر هفته ما و تعطیلی شنبه و یکشنبه دیگران مختل است. در بدترین حالت برای کار بازرگانی با غرب کانادا، آمریکای جنوبی و کشور آمریکا ارتباط تجاری عملاً از پنجشنبه صبح تا سهشنبه صبح ما مختل میباشد و فقط روزهای سهشنبه و چهارشنبه (یعنی 2 روز در هفته) اشتراک کاری وجود دارد.
خساراتی که از این موضوع و کاهش بهرهوری هر هفته به ما میخورد بررسی علمی و کارشناسانه آن را بیش از پیش ضروری میسازد. در اکثر ایالات کشور مسلمان مالزی روز جمعه روز کاری است و ادارات و سازمانهای دولتی در میان روز 2 ساعت تعطیلی برای شرکت در نماز جمعه دارند که با شور و شوق فراوان در کلیه مساجد کشور با جمعیتهای فشرده اقامه میگردد. در این کشور شنبه نیز روز کاری حساب میشود و ادارات و بانکها فقط در یکی از شنبههای هر ماه بهطور کامل تعطیلند و نهایتاً روز یکشنبه تعطیلی کامل است.
در کشور آمریکا در برخی تعطیلات رسمی بجای تعطیلی روز اصلی یک واقعه مثلاً سومین دوشنبه هر ماه ژانویه (روز احترام به مارتین لوترکینگ) یا سومین دوشنبه هر ماه فوریه به عنوان روز احترام به روسای جمهور یا آخرین پنجشنبه نوامبر به عنوان روز شکرگزاری تعیین شده است. در این کشور برای کریسمس یا میلاد حضرت مسیح تنها یک روز تعطیلی وجود دارد و روز اول ژانویه نیز تعطیل رسمی است.
بسیاری از شرکتهای بخش خصوصی در فاصله 6 روزه بین 25 دسامبر تا اول ژانویه عملیات کاری را متوقف و کارمندان را مجبور به استفاده از مرخصیهای استحقاقی مینمایند. حتی در این ایام برق و شوفاژ ساختمان را برای صرفهجویی قطع میکنند. مزیت چنین کاری جلوگیری از انباشته شدن مرخصیها و اجبار در استفاده از مرخصیها به صورت کاملاً همزمان در سطح سازمان برای رسیدن به بالاترین بهرهوری در روزهای عادی کاری است.
در اروپا در بعضی شرکتها ساعت کار هفتگی را برای صرفهجویی در هزینهها و همینطور به بهانه از بین بردن بیکاری به زیر 40 ساعت کاهش دادهاند ولی در یکی دو سال اخیر فشار اقتصادی و نیاز به رقابت با اقتصاد زاینده و در حال رشد چین آنها را مجبور به افزایش ساعت کار با همان حقوق قبلی نموده است.
کشور ما برای حل این مشکل باید مجموعه عوامل بهرهوری اقتصادی، جلوگیری از عقبافتادگی نظام آموزش و پرورش و کاهش سطح علمی دانشآموزان، ارتباطات جهانی، احترام به مقدسات و احترام به سوابق فرهنگی و دستاوردهای تاریخی کشور را با هم در نظر بگیرد و پیشنهاد حذف روزهای تعطیل را نباید فقط با عینک سیاسی، مذهبی و یا ملی بررسی نمود.
سیزده روز فروردین که با قبل و بعد آن و تعطیلیهای رسمی و غیررسمی عملاً به 15 تا 20 روز تبدیل میشود جزء بهترین فصلهای پیمانکاری در جنوب کشور است. تعطیلی 14 و 15 خرداد که با پنجشنبه جمعههای قبل و بعد آن ممکن است ترکیب شود در وسط فصل امتحانات فقط بهانهای برای پایان درس مدارس در پایان اردیبهشت و نقصان بیشتر سطح سواد عمومی شده است.
در مقابل در تمام کشورهای اسلامی عید فطر مورد احترام و توجه خاص و دارای چند روز تعطیلی است در حالی که در ایران فقط به یک روز بسنده میشود و در مقابل در فروردین ما یک تعطیلی طولانی و غیرعادی برای جهان امروز سالهاست دست نخورده باقی مانده است.
موارد زیر به عنوان راهحلهای پیشنهادی میتواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد:
1 - تعیین روزهای تعطیل لااقل 36 ماه آینده توسط مجلس شورای اسلامی یا هیأت دولت به صورت دایم برای برنامهریزیهای لازم.
2 - حذف تعطیلی 29 اسفند و به جای آن تعطیلی کامل هفتهای که یکم و دوم فروردین در آن قرار میگیرد (یعنی از جمعه به جمعه) در موارد خاصی که اول فروردین روز پنجشنبه است میتوان استثنائاً از پنجشنبه تا جمعه بعد تعطیل به احترام سال جدید و عید نوروز اعلام نمود و تعطیلی 12 و 13 فروردین را حذف کرد.
3 - تبدیل تعطیلیهای 14 و 15 خرداد و 22 بهمن به سومین پنجشنبه یا شنبه بهمن به عنوان روزبزرگداشت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی.
4 - حذف تعطیلی روز شهادت امام رضا(ع) در 29 ربیعالاول و بزرگداشت همزمان رحلت حضرت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شب شهادت امام رضا و 28 ربیعالاول.
5 - حذف تعطیلیهای اربعین امام حسین(ع)، شهادت حضرت فاطمه(س) و شهادت امام جعفر صادق(ع).
6 - افزودن لااقل دو روز تعطیلی در پایان ماه رمضان به طوری که استهلال ماه منجر به تغییر روز تعطیلی نگردد. در نتیجه در مواقعی که ماه رمضان 29 روزه است عید فطر و لااقل دو روز پس از آن تعطیل خواهد بود و در مواقعی که ماه رمضان 30 روزه میشود، سیام رمضان و اول و دوم شوال تعطیل میگردند.
با این تغییرات تعطیلات رسمی کشور به یک هفته کامل در نوروز، رحلت پیامبر و شهادت امام حسن(ع) و شب شهادت امام رضا(ع) در یک روز، ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، مبعث پیامبر، ولادت حضرت قائم، شهادت حضرت علی(ع)، سه روز تعطیلی در پایان رمضان و عید فطر، عید قربان، روز انقلاب و امام در بهمن، عید غدیر و تاسوعا و عاشورا تبدیل میگردد که کلاً 33 روز تعطیلی را به 19 روز کاهش میدهد.
اما در مورد عدم تطبیق تعطیلی آخر هفته باید جوانب موضوع بررسی کارشناسی و از تجارب کشورهای مسلمان استفاده کنیم. اما در این فاصله راهحل میانی تبدیل تعطیلی پنجشنبه بعداز ظهر و جمعه به تعطیلی جمعه بعد از ظهر و شنبه است که اگر با اقامه نماز جمعه در کلیه مساجد توأم شود منظرهای بدیع از هماهنگی مسلمین ایران با جهان در اقامه این نماز عبادی سیاسی و نمایشگر توان انعطافپذیری مسلمین با عرف جهانی در زمانی که با اصول ما ضدیتی نداشته باشد، میباشد.
در نهایت شاید برای خواننده این سطور برخی از این پیشنهادات به دلایل سیاسی یا مذهبی یا ملی ثقیل یاناروا باشد. لکن این مسیری غیرقابل اجتناب است و بالاخره در سالهای آینده کاهش تعداد تعطیلات رسمی و هماهنگی تعطیلی آخر هفته اتفاق خواهد افتاد. سؤال اصلی این است که تا چند سال در مقابل از دست دادن فرصتها، از بین رفتن توان رقابتپذیری، کاهش بهرهوری، کاهش دانش و سواد فرزندان دبستانی و دبیرستانی خود تنها به واسطه ملاحظات سیاسی سکوت خواهیم کرد؟درهرحال تاکیدمجدد براین نکته لازم است ،آنچه که گفته شد فقط یک پیشنهاد است ومی تواند زمینه ای برای مطالعه وبررسی بیشترباشد.